منتصـرین

یاری دهنده ی جبهه حــق

منتصـرین

یاری دهنده ی جبهه حــق

منتصـرین

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان های اقدامی» ثبت شده است


جبهه_اقدام

داستان های اقدامی

قسمت دوم

پدر شروع به تعریف کرد:

زمان حضرت نوح علیه السلام بعد از 300 سال که حضرت مردم را دعوت به حق کرد و جز عده ی اندکی ایمان نیاوردند و حضرت نوح را اذیت و آزارهای زیادی کردند... 

و........

در نهایت حضرت نوح، قوم خودش را نفرین کرد.

 از طرف خداوند هم وحی شد که فلان درخت را برای ساخت کشتی بکار... 

  تا درختها به اندازه کافی بزرگ شد و تا کشتی به فرمان خدا ساخته شد🚢 خودش سالهای زیادی طول کشید ...

علمی که کمک کنه تا آنچنان کشتی با عظمتی ساخته بشه که از هر حیوانی یک جفت را بتونه حمل کنه... 

چیزی نبود که کسی بلد باشه...

 همه ی این علم و فنون را خدا به حضرت نوح تعلیم داد...

برای همین سالهای زیادی طول کشید...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۵۲
خنثی گر



جبهه اقدام 
داستان های اقدامی 
قسمت_اول
مادر داشت تو آشپزخونه با سرعت ناهار را آماده میکرد چون قرار بود با یکی از خانمهای مسجد برای خرید عروس برن بازار... 
آخه مادر در خیریه مسجد عضو بود و در تهیه جهاز و سیسمونی، کمک میکرد 
زهرا کلاس سوم دبیرستانه امتحانش را داده بود و به خونه اومده بود و داخل اتاقش مشغول بود.
 مادر صدا زد ... زهرا جااااان بیااا عزیزم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۴۸
خنثی گر